عشق 3

بر خاک بخواب نازنين،تختي نيست. آواره شدن ,حکايت سختي نيست. از پاکی اشکهاي خود فهميدم . لبخند هميشه راز خوشبختي نيست

آبم.. ماهي به آب گفت : تو نميتوني اشكاي منو ببيني , چون من توي

آب جواب داد اما من ميتونم اشكاي تو رو احساس كنم چون تو

توي قلب مني

سر هر قبرئ صليبئ ميگذارند تا نشانگر آن قبر باشد منهم بر گردنت
صليبئ مئ آويزم تا همه بدانند كه گورستان عشق من قلب توست

مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسي
مي توني هديه کني اما اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي

هيچگاه نگذار در کوهپايه هاي عشق ، کسي دستت را بگيرد چونکه  
احساس در میکنی و ارتفاعات آنرا رها خواهد کرد

 هديه الهي از سوي خداوندي براي سينه پر درد من... عطر وجودت را ، براي شفا مي بويم...اي شلغم

الا يا ايهاالساقي ادر کاسا و ناولها ... که عشق آسان نمود اول،

ولي افتاد تالار و شام و عاقد و عکاس و آرايشگر و فيلم و لباس و تاج و کفش و کيف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجير

آنهم از آن سرويس خوشگلها... و از اين جور مشکلها... و سرويس طلا

مخفف چیه؟ یعنی سوخت نداریم جیگر CNG می دونی

به بگور برره ميگن يه شعراز خودت در وكن : ميگه
ديشب در ماه روي تو را ديده بيدم انگار كه ، فضانوردها در ماه ريده بيدند. خوب بيد

از يه لره ميپرسن: ميگذاري پسرت بره دانشگاه؟ ميگه: آره، به شرطي كه به درسش لطمه نزنه

قانون جديد منكرات: از اين به بعد عسل با ميرزا قاسمي و با هم در يخچال نگذاريد اگر هم گذاشتيد در يخچالو نبنديد