×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

sirous baxblog

اطلاعاتی و آموزشی

× !-- start --- http://www.avazak.ir -- =text/java src=http://dl.avazak.ir/music/music/ a target=_blank title=قالب وبلاگ href=http://www.avazak.ir/قالب وبلاگ/abr /br a target=_blank title=گالری عکس href=http://www.gallery.avazak.ir/گالری عکس/abr a target=_blank title=کد آهنگ برای وبلاگ href=http://www.dl.avazak.ir/music/?item=669دریافت همین آهنگ/abr div align=centerobject type=application/x-shockwave-flash data=http://www.dl.avazak.ir/music/play.swf width=160 height=20 id=dewplayer name=dewplayer param name=wmode value=transparent /param name=movie value=http://www.dl.avazak.ir/music/play.swf / param name=flashvars value= mp3=http://www.dl.avazak.ir/music/669.mp3&autostart=1&autoreplay=1&showtime=1&randomplay=1 /object div style=display:noneh2a title=کد پخش اهنگ در وبلاگ href=http://avazak.irقالب وبلاگ/a/h2/div !-- end --- http://www.avazak.ir --
×

آدرس وبلاگ من

siroosgholami.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/naiman

بهلول

بهلول

یکی بود ، یکی نبود

 

یکی بود ، یکی نبود. آن یکی که وجود داشت ، چه کسی بود؟ همان خدا بود وغیر از خدا هیچکس نبود. این قصه را جدی بگیرید که غیر از خدا هیچ کس نیست .

آورده اند که روزي ابوحنیفه در مدرسه مشغول تدریس بود، بهلول هم در گوشه اي نشسته و به درس او گوش می داد.
ابوحنیفه در بین درس گفتن اظهار نمود که امام جعفر صادق (ع) سه مطلب اظهار می نماید که مورد تصدیق من نمی باشد و آن سه مطلب بدین نحو است :
اول آنکه می گوید شیطان در آتش جهنم معذب خواهد شد و حال آنکه شیطان خود از آتش خلق شده و چگونه ممکن است آتش او را معذب نماید و جنس از جنس متاذي نمی شود .
دوم آنکه می گوید خدا را نتوان دید حال آنکه چیزي که موجود است باید دیده شود. پس خدا را با چشم می توان دید.
سوم آنکه می گوید مکلف فاعل فعل خود است که خودش اعمال را به جا می آورد حال آنکه تصور و شواهد بر خلاف این است. یعنی عملی که از بنده سر میزند از جانب خداست و ربطی به بنده ندارد.
چون ابوجنیفه این مطالب را گفت بهلول کلوخی از زمین برداشت و به طرف ابوحنیفه پرتاب نمود که از قضا آن کلوخ به پیشانی ابوحنیفه خورد و او را سخت ناراحت نمود و سپس بهلول فرار کرد شاگردان ابوحنیفه عقب او دویده و او را گرفتند و چون با خلیفه قرابت داشت او را نزد خلیفه بردند و جریان را به او گفتند.
بهلول جواب داد ابوحنیفه را حاضر نمایید تا جواب او را بدهم.
چون ابوحنیفه حاضر شد بهلول به او گفت: از من چه ستمی به تو رسیده ؟
ابو حنیفه گفت: کلوخی به پیشانی من زده اي و پیشانی و سر من درد گرفت.
بهلول گفت: درد را می توانی به من نشان دهی؟
ابوحنیفه گفت: مگر می شود درد را نشان داد؟
بهلول جواب داد تو خود می گفتی که چیزي که وجود دارد را می توان دید و بر امام صادق (ع) اعتراض می نمودي و می گفتی چه معنی دارد خداي تعالی وجود داشته باشد و او را نتوان دید.
و دیگر آنکه تو در دعوي خود کاذب و دروغگویی که می گویی کلوخ سر تو را به درد آورد زیرا کلوخ از جنس خاك است و تو هم از خاك آفریده شده اي پس چگونه از جنس خود متاذي می شوي؟
و مطلب سوم خود گفتی که افعال بندگان از جانب خداست پس چگونه می توانی مرا مقصر کنی و مرا پیش خلیفه آورده اي و از من شکایت داري و ادعاي قصاص می نمایی؟
ابوحنیفه چون سخن معقول بهلول را شنید شرمنده شده و از مجلس خلیفه بیرون رفت
جمعه 16 دی 1390 - 8:05:23 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


حقیـقتی دربـاره بنـزین که شایـد نمی دانیـد


انـــواع چـای های گـیـاهی و خـواص آنـهــا


غذاهای مفیــد و مضــر بـرای خـواب


چند نکته درمورد عطسه


آنچـه سرآشپـزها به شـما نمی گویند


همـه چیـز در مـورد علامـت @


نـکاتی دربـاره دکوراسیـون منـزل


چگونگی پیدایش نان سنگگ


چگونه غذاهای مان را خوش طعم تر کنیم؟


چگونه یک عطر خوب و خوشبو بخریم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

404313 بازدید

74 بازدید امروز

66 بازدید دیروز

552 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements